بوق نزن ژیان میخورمت
لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن
قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر
رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم
شتاب مکن، مقصد خاک است
تو هم قشنگی
کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت
سر پایینی برنده
سر بالایی شرمنده
داداش مرگ من یواش
یا اقدس
یا هیچکس
تند رفتن که نشد مردی
چشم انتظارم که برگردی
زندگی نگه دار پیاده میشم
آیی بی وفا کجا میری
اونطرفی که ورود ممنوعه
کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت
بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بی سوادم