بی بی سپــــــــــنـدار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بانوی ایرانی هر کجا هستی خدا به همراهت ـــــــ

بی بی سپــــــــــنـدار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بانوی ایرانی هر کجا هستی خدا به همراهت ـــــــ

خنده دار ۱۰۱تا۱۱۰

101.مصدق تا ۲۹ اسفند دنبال ملی کردن نفت بود، ما دنبال اینیم از ۱۸ اسفند تعطیل کنیم یا ۲۳

102.بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم

103.تو خیابون با ماشین (که چقدر کله‌مون خورده باشه تو سقف خوبه؟) هیچی! تو پیاده‌روش دو قدم راه میریم باید چاله چوله‌ها رو دریبل بزنیم، پامون پیچ نخوره بخوریم زمین، بعد ۸.۹ ریشتر زلزله اومده ژاپن، آسمونخراش هشتصد طبقه‌ای داره نرمش کمر میکنه، ملت هم واسادن فیلم گرفتن
سونامی هم که نگیم بهتره! یه شب تا صب بارون بیاد تهران میشه ونیز، باید قایق موتوری بندازیم تو خیابون

104.چن تا صندلی زاغارت تو خونه داشتیم. شب قراربود پسر دوست بابام با خانوادش بیان خونمون. پسره خیلی باکلاس بود و منم ازش خوشم میومد. واسه همین صندلیا رو قایم کردم تو اتاق که جلو پسره ضایع نباشه. بعد که مهمونا اومدن عروس و خواهر عروس و فک و فامیلو برداشتن آوردن! جا واسه نشستن کم اومد. یهویی مامانم با خوشحالی خاصی داد زد: آره...صندلی داریم. این آزیتا قبل این که شما بیاین قایمشون کرده تو اتاق میگه زشته جلو مهمونا ضایع میشیم!مادر جان ممنون

105.مخصوص فیس بوکی ها:

جدیدا که از خواستگارو این چیزا خبری نیست دخترا از تعداد فرند رکوئست هائی که اکسپت نکردن واسه هم کلاس میزارن  

 

106.طرف میخواد بیاد خواستگاری، میپرسن پسر خوب هست حالا؟
معرفش با افتخار میگه: آره خیلی پسر با دین و ایمان و خوبیه ، تو عروسی خواهرش اهنگ گذاشته بودن اعتراض کرد از وسط عروسی بلند شد رفت بیرون دیگه نیومد

107.یه ماشین خریدیم 1000 تا دوست پیدا کردیم . الان که فروختیمش یکیشونم زنگ نمیزنه

108.یه خواننده ی نه چندان معروف باز هم در خارج! یه آهنگ میخونه که با توجه به معنیش باعث حتی عوض شدن زندگی دیگران میشه، ایرانیه آهنگ میخونه: هلوی منی تو! میخوام تو رو گاز بزنم


109.آخرش نفهمیدیم ؟!!! توی این مملکت تو روبوسی، 2 بار باید بوس کنیم یا 3 بار؟؟

110.دیشب خیلی خسته بودم، واسه همین تصمیم گرفتم زودتر بخوابم. تازه چشمم رو هم افتاده بود که یه دفعه از خواب پریدم. از رختخواب بلند شدم و دیدم همسایه پایینی مهمون داشته و حالا هم دارند تشریف می برند.....

تو مراسم و مهمانی ها به محض اینکه اعلام رفتن کنیم، خداحافظی ها از همون کف زمین که نشستیم شروع میشه و تا چشم کار میکنه، تا جایی که همدیگه رو اندازه یه مورچه می بینیم، ادامه پیدا میکنه:

خب احمد آقا ، صغرا خانم!

“خیلی زحمت دادیم، با اجازه تون از حضورتون مرخص میشیم.”


با گفتن یه همچین جمله ای، تراژدی سریال یانگوم وار خداحافظی شروع می شه. بیشتر از چهل بار توی خونه یارو خداحافظی می کنیم. حالا حساب کنید مثلا ۶ نفر آدم اومدن مهمونی و حالا دارن می رن بیرون. به طور مستمر و بی وقفه همه می گن:

خداحافظ

صاحب خونه بدبخت، پس از کلی پذیرایی و دولا و راست شدن حالا باید به اتفاق اهل و عیال بره دنبال مهمون ها، مستمراً جواب خداحافظیه اونا رو بده:

“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ ، قربون شما ، خداحافظ ، خداحافظ ، ببخشید بد گذشت، خداحافظ ، خداحافظ…”

حالا اومدن دم در:

” … خب اصغر آقا ببخشید مزاحم شدیم ، تو رو خدا شما هم یه شب تشریف بیارین.

“خداحافظ ، خداحافظ ، چشم، حتماً مزاحم میشیم، سلام برسونین ، خداحافظ ، خداحافظ…”

توی این دسته اگر تعداد خانم ها از دو نفر بیشتر باشه که دیگه واویلاست. تازه دم در خونه یادشون می افته دستور پختن قورمه سبزی و رنگ موها و آخرین خریدها و جدیدترین دکوراسیون رو به هم بگن و تو تمام این مدت صدای دلنشین خداحافظ ، خداحافظ مرتباً به گوش می رسه.

حالا همه سوار ماشین شدن و سرنشینان از چهار طرف ماشین تا کمر بیرون اومدن و دارن دست تکون می دن:

“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ “

راننده هم برای عرض ارادت اون موقع شب ۵ تا ۶ بوق به معنی خداحافظ برای مستقبلین میزنه.

حالا دیگه ماشین رسیده ته کوچه و این بار دیگه فریاد می زنن:

“خداحافـــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــظ…”

آخه یکی نیست بگه مگه میخواین برین سینه کش قبرستون که دل نمی کنین از هم!؟



تازه فردا ساعت ۱۱ صبح یکی از خانم هایی که دیشب مهمون بوده زنگ میزنه به صغرا خانم و میگه:

“صغرا جون ممنون بخاطر پذیرایی دیشب؛ والله زنگ زدم بگم دیشب این بچه ها حواسم را پرت کردن یادم رفت ازت خداحافظی کنم!!!”

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد